یادگارهایی از جشنواره فیلم فجر/ ظهور نسل جدید، موضوعات متفاوت و دغدغههای تازه
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۸۹۳۰۵
جشنواره فیلم هم به عنوان مهمترین رویداد فرهنگی کشور، در چارچوب همین تغییرات دچار دگرگونی های گسترده ای گردید.
یکی از مهمترین تغییرات مذکور، افزوده شدن بخش رقابتی بین الملل به جشنواره بود که با حضور داوران شناخته شده ای از آسیا و اروپا برگزار شد و شروع نسبتا موفقی نیز داشت. همچنین منوط کردن اکران فیلمها در سال آینده به شرط نمایش در جشنواره نیز از این دوره لغو شد و صاحبان فیلمها برای نمایش آثار خود در جشنواره اختیار عمل داشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این دوره بخش بزرگداشت شخصیت های ایرانی به جشنواره اضافه شد و البته مهمترین تغییر ساختاری را می توان اضافه شدن سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران به بخش جوایز اصلی دانست که شور و شوق زیادی را در مخاطبان فیلم ها ایجاد کرده بود. فیلم های مهم این جشنواره، آژانس شیشهای، بانوی اردیبهشت، درخت گلابی، روانی، مرسدس و چند فیلم دیگر بودند که در نهایت و مطابق همه پیش بینی ها، آژانس شیشه ای ساخته ابراهیم حاتمی کیا تمامی جوایز اصلی جشنواره را به خود اختصاص داد.
آژانس شیشه ای و یک رکورد مهم در تاریخ جشنواره
جشنواره شانزدهم جزو معدود جشنوارههایی بود که در آن اعتراض به داوری ها در حدی بسیار بسیار اندک و قابل چشم پوشی به نظر می رسید. سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی به ابراهیم حاتمی کیا برای آژانس شیشه ای رسید و جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد هم به پرویز پرستویی برای بازی در نقش حاج کاظم و بهترین نقش مکمل مرد و زن هم به رضا کیانیان و بیتا بادران برای بازیهای آنها در فیلم آژانس شیشه ای اهدا شد.
نخستین سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران نیز به فیلم آژانس شیشه ای رسید تا این فیلم با ۱۴ نامزدی و دریافت ۹ سیمرغ یک رکورد مهم را در تاریخ جشنواره ثبت کند. از نکات جالب توجه این جشنواره، جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن بود که به گلشیفته فراهانی ۱۴ ساله برای فیلم درخت گلابی ساخته داریوش مهرجویی رسید.
هفدهمین دوره جشنواره فجر که در بهمن ماه سال ۷۷ برگزار گردید به لحاظ سطح کیفی فیلم های حاضر در بخش رقابتی، شاید درخشان ترین دوره جشنواره فجر تا آن سال به حساب می آمد و همین موضوع کار را برای هیئت داوران شامل احمدرضا درویش، داوود میرباقری، یدالله صمدی و کیانوش عیاری سخت میکرد. در این دوره از فعالیت های خسرو شکیبایی، مجید مجیدی و رسول ملاقلی پور تقدیر شد. هرچند ملاقلی پور در اختتامیه جشنواره هم شاهد موفقیت های فیلمش بود. جایی که سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی به هیوا ساخته رسول ملاقلی پور رسید.
یکی دیگر از فیلم های پر سر و صدای این جشنواره ، قرمز ساخته فریدون جیرانی بود که مورد توجه بسیاری از علاقه مندان سینما قرار گرفته و موفق شد جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد و زن را برای محمدرضا فروتن و هدیه تهرانی به ارمغان بیاورد. هرچند لیلا حاتمی که برای بازی در فیلم شیدا نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن محسوب می شد معتقد بود که جایزه حق او بوده و سختی های نقش او به درستی درک نشده است. از سوی دیگر فیلم روبان قرمز ساخته ابراهیم حاتمی کیا که در سالهای بعد به عنوان یکی از بهترین و کاملترین آثار این فیلمساز شناخته شد، در این جشنواره چندان مورد توجه قرار نگرفت و فیلم دختری با کفشهای کتانی ساخته رسول صدر عاملی نیز علیرغم آنکه توجه منتقدان و مردم را به خود جلب کرده بود، جزو ناکامان اصلی این جشنواره به حساب می آمد.
اما سال ۷۸ و هجدهمین جشنواره فیلم فجر یکی از متفاوت ترین جشنواره های برگزار شده به لحاظ مضمون آثار به نمایش درآمده محسوب میشد. مضامینی که به واسطه بازشدن فضای فرهنگی سیاسی کشور، حالا در فیلم ها نیز جلب توجه می کردند و موضوعاتی در فیلم ها دیده میشد که در گذشته کمتر جایی در سینمای ایران داشتند . سوژه هایی چون اختلاف سلیقه های سیاسی یا تعصبات قومی که زمانی شاید خط قرمز سینمای ایران محسوب می شدند، حالا به راحتی در فیلم ها خودنمایی می کردند. این فضای متفاوت خود را در حضور افراد متفاوت در جشنواره نیز بروز داده بود.
بهمن فرمان آرا پس از بیست سال موفق به ساخت فیلم در ایران شده و فیلمش نیز در جشنواره به نمایش درآمد. اتفاقاً فیلم فرمان آرا با عنوان بوی کافور عطر یاس توانست آرای موافق داوران را نیز به دست آورده و برنده جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی جشنواره هجدهم شود. سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن هم به رویا نونهالی برای بازی در همین فیلم تعلق گرفت. اما جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن به بازیگر جوانی اهدا شد که نوید ظهور یک ستاره جدید در سینمای ایران را می داد. میترا حجار که سالهای ابتدایی حضور خود در سینما را پشت سر می گذاشت عنوان بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره را، به خاطر بازی در فیلم متولد ماه مهر ساخته احمدرضا درویش کسب کرد.
عروس آتش ساخته خسرو سینایی نیز از دیگر فیلمهای بسیار مهم این جشنواره بود که موفق شد جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را به دست اورد. فیلمی که نخستین تجربه سینمایی حمید فرخ نژاد بود و جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را نیز برای او به همراه داشت. عروس آتش سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را نیز از آن خود کرد.
مهدی فتحی: آنقدر بازی ام خوب بوده که نتوانسته اند سیمرغ بدهند!
از دیگر نکات قابل توجه جشنواره هجدهم برگزاری سمینار «گفت و گوی تمدنها» بود که به واسطه آن چهره های مشهوری از سینمای جهان در این رویداد شرکت کردند .چهره هایی نظیر فرانچسکو رزی فیلمساز مطرح ایتالیایی که البته در یکی از نشست های خبری به دلیل عصبانیت از سوال منطقی و حرفه ای یک خبرنگار جوان نشست را ترک کرد و دیگر حاضر به شرکت در سایر نشستهای جشنواره نیز نشد. مهمترین نارضایتی منتقدان از داوری ها نیز مربوط به بازی مهدی فتحی در فیلم اعتراض ساخته مسعود کیمیایی بود. هرچند فیلم اعتراض نتوانست نظر هیئت داوران و حتی منتقدان و سینماگران را به خود جلب کند، اما بسیاری معتقد بودند که در خصوص بازی مهدی فتحی در این فیلم ناداوری صورت گرفته است. مهدی فتحی بعدا در مصاحبه ای اعلام کرد داوران به او گفته اند آنقدر بازی اش خوب بوده که نتوانسته اند به آن سیمرغ بدهند!
حضور یک منتقد برای نخستین بار
جشنواره نوزدهم اما محلی بود برای مواجهه فیلمسازان قدیمی همچون بهرام بیضایی، علیرضا داوودنژاد، ایرج قادری و سایرین با فیلمسازان جوان جویای نام و تازه کاری همچون رضا میرکریمی، مازیار میری و دیگران. در ترکیب هیئت داوران این جشنواره که در بهمن ماه سال ۷۹ برگزار گردید، برای نخستین بار یک منتقد به نام جواد طوسی نیز حاضر بود. بزرگداشت رخشان بنی اعتماد، داریوش ارجمند و حسن حسن دوست نیز در این دوره برگزار گردید.
سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره، باز هم به مجید مجیدی رسید. این بار مجیدی برای فیلم باران موفق شد جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را از آن خود کند و حسین عابدینی نیز برای بازی در همین فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مرد شده و رکورد جوانترین بازیگر مرد برنده سیمرغ را از آن خود کرد. ثریا قاسمی نیز برای نخستین بار موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازی در فیلم مارال شد. داریوش ارجمند سیمرغ بلورین بازیگر نقش دوم را برای سگ کشی گرفت و ماهایا پطروسیان هم این جایزه را برای فیلم هفت پرده از آن خود کرد.
بهرام بیضایی که بسیاری معتقد بودند در این جشنواره نسبت به او کم لطفی شده و حداقل یکی از دو جایزه بهترین فیلم یا بهترین کارگردانی باید به او اهدا می شده است، سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را از آن خود کرد. همچنین فیلم بیضایی موفق شد سیمرغ بلورین فیلم برگزیده تماشاگران را از آن خود کند و کامبوزیا پرتوی نیز جایزه بهترین فیلمنامه را برای فیلم قطعه ناتمام گرفت. فیلم سینمایی زیر نور ماه که در آن برای نخستین بار پس از انقلاب به ابعاد مختلف زندگی یک روحانی پرداخته بود یکی از آثار پر سر و صدای جشنواره بود. رضا میرکریمی جوان موفق شد برای این فیلم جایزه ویژه هیئت داوران را از آن خود کند.
اما مهمترین حاشیه این جشنواره به آخرین فیلم حاتمی کیا مربوط میشد. حاتمی کیا که با فیلم موج مرده در جشنواره شرکت کرده بود، امیدواری زیادی به موفقیت فیلمش داشت ولی در آخرین روزهای منتهی به جشنواره، این فیلم به دلیل آنچه که مخالفت های امنیتی اعلام شد توقیف گردید. حاتمی کیا با بریده های سانسور شده فیلمش در نشست خبری حاضر شده و آن جا اعلام کرد که دیگر هرگز فیلم جنگی نخواهد ساخت.
جشنواره بیستم فیلم فجر اما با صحبت ها و حاشیه های قبل از شروع آن مطرح شد. جایی که اظهارات بسیاری از دست اندرکاران فرهنگی و سینمایی از افزایش فشارها برای توقیف و کنار گذاشته شدن برخی فیلم ها از جشنواره حکایت میکرد. سیف الله داد جای خود را در دبیری جشنواره به محمد مهدی عسگرپور داده بود و در بخش بزرگداشت سینماگران از پرویز پرستویی، گلچهره سجادیه و کیانوش عیاری تقدیر به عمل آمد.
بهمن فرمان آرا که برای دومین بار در جشنواره فجر شرکت کرده بود موفق شد جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلم را برای فیلم خانه ای روی آب از آن خود کند. همچنین رضا کیانیان جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد، عزت الله انتظامی بهترین بازیگر نقش دوم مرد و بهناز جعفری جایزه بهترین بازیگر نقش دوم زن را برای بازی در همین فیلم دریافت کردند.
اما پدیده این جشنواره کسی نبود جز ترانه علیدوستی که در فیلم من ترانه ۱۵ سال دارم با ارائه یک بازی تحسین شده موفق شد نظر بسیاری از منتقدان و سینماگران را به سمت خود جلب کرده و خود را به عنوان یکی از بازیگران خوش آتیه سینمای ایران مطرح سازد. رسول صدرعاملی نیز برای این فیلم جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه را گرفت .حاتمی کیا که در دوره قبل با فیلم موج مرده نتوانسته بود در جشنواره حاضر شود، این بار با همکاری اصغر فرهادی فیلمنامه ارتفاع پست را نوشته و این فیلم را به جشنواره رسانده بود. فیلمی که موفق شد سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را دریافت کند.
نمایی از فیلم «ارتفاع پست» از ابراهیم حاتمیکیادیده نشدن بازی خسرو شکیبایی و هدیه تهرانی
اما شاید مهمترین فیلمی که در جشنواره حضور داشت و البته نتوانست جوایز مهمی را به خود اختصاص دهد فیلم کاغذ بی خط ساخته ناصر تقوایی بود. هر چند این فیلم مورد تقدیر هیئت داوران قرار گرفته و جایزه ویژه هیئت داوران را از آن خود کرد اما تقوایی در مراسم اختتامیه حاضر نشد و از پذیرش این جایزه سرباز زد. وی در نامهای که به هیئت داوران نوشته بود اعلام کرد: استدعا دارم از پذیرفتن تندیس بلورین سیمرغ و همچنین حواله خرید پراید من را معذور کنید. با شرمندگی از یکایک داوران این جشنواره به اطلاع می رسانم که در جیب من پولی برای خرید اتومبیل نیست و در خانه کوچک من هم جای مناسبی برای نگهداری جوایز وجود ندارد. از گوشه و کنار شنیده میشد تقوایی به واسطه دیده نشدن بازی خسرو شکیبایی و هدیه تهرانی در این فیلم از هیئت داوران دلخور است و به همین جهت حاضر نشده جایزه ویژه هیئت داوران را دریافت کند.
جشنواره بیست و یکم اما از همان ابتدا با حاشیه آغاز شد. هنوز چند روز تا شروع جشنواره باقی نمانده بود که محمدحسن پزشک از معاونت سازمان سینمایی برکنار شد و جای خود را به محمد مهدی حیدریان داد. این اتفاق در حالی رخ داد که کاتالوگ جشنواره با پیام محمد حسن پزشک چاپ و منتشر شده بود. در این دوره جشنواره به دلایلی که هرگز اعلام نشد جایزه نقش مکمل زن و مرد به طور کامل حذف شد. سیمرغهای بهترین صداگذاری، جلوه های ویژه بصری و صدابرداری هم به طور کامل حذف و به جای آنها دو جایزه به نام دستاوردهای فنی و هنری اهدا شد و در بخش بینالملل هم بخشی به نام بین المذاهب اضافه شد.
در جشنواره ای که مسئولیت برگزاری و دبیری آن برعهده محمد مهدی عسگرپور بود، از داریوش مهرجویی، سعید پورصمیمی و حمیده خیرآبادی تقدیر به عمل آمد و همچنین از تلاش های منوچهر طیاب به عنوان مستند ساز هم قدردانی شد. فیلم دیوانه ای از قفس پرید ساخته احمدرضا معتمدی و اینجا چراغی روشن است ساخته رضا میرکریمی موفقترین فیلمهای این جشنواره بودند. سیمرغ بلورین بهترین فیلم به ساخته احمدرضا معتمدی رسید و جایزه بهترین بازیگر زن هم به نیکی کریمی برای بازی در همین فیلم اهدا شد.
رضا میرکریمی برای فیلم اینجا چراغی روشن است جایزه بهترین کارگردانی و حبیب رضایی هم برای بازی در همین فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را دریافت کرد. پرویز شهبازی نیز برای فیلم نفس عمیق برنده جایزه بهترین فیلمنامه شد.
به طرز عجیبی در این جشنواره برای نخستین بار فیلمی که منتخب تماشاگران شده بود در میان برندگان جوایز اصلی به چشم نمیخورد. سیمرغ بلورین فیلم منتخب تماشاگران به فرش باد ساخته کمال تبریزی رسید که در بخش بین الملل مورد توجه قرار گرفته اما در بخش مسابقه سینمای ایران به توفیقی دست نیافته بود. اصغر فرهادی هم که در این جشنواره با اولین فیلم سینمایی بلندش با عنوان رقص در غبار حاضر شده بود، موفق شد جایزه ویژه هیئت داوران را در بخش بین الملل به دست آورد.
جشنواره بیست و یکم هر چند جشنوارهای چندان سطح بالا محسوب نمی شود اما از نظر معرفی تعدادی فیلمساز صاحب سبک و با آتیه روشن همچون پرویز شهبازی و اصغر فرهادی جشنواره ای موفق به حساب می آید. اصغر فرهادی هنگام دریافت جایزه خود از دست های داریوش مهرجویی گفت خیلی خوشحالم که نخستین جایزه مهم خودم را از دستان سازنده فیلم گاو میگیرم.
اجرای رامبد جوان در افتتاحیه
جشنواره بیست و دوم، جشنواره ای با شور و هیجان بسیار زیاد در میان سینماگران و علاقهمندان سینما بود. فیلم های بسیار مهمی در جشنواره حاضر بودند و دبیری جشنواره را نیز علیرضا رضاداد بر عهده گرفته بود. تصمیم عجیبی که در دوره قبل منجر به حذف تعدادی از سیمرغ ها شده بود خیلی زود منتفی شد و جوایز به حالت اولیه خود بازگشت.
افتتاحیه جشنواره در تالار وزارت کشور و با اجرای رامبد جوان و اختتامیه آن نیز با اجرای علیرضا خمسه برگزار گردید. درجشنواره بیست و دوم جایزه بهترین فیلم پس از مدتها به داریوش مهرجویی و اینبار برای فیلم مهمان مامان اهدا شد. کمدی موفقی که تقریباً آخرین فیلم تحسینشده مهرجویی به حساب میآید. اما جایزه بهترین کارگردانی و اکثر سیمرغ های فنی جشنواره به فیلم دوئل ساخته احمدرضا درویش تعلق گرفت.
بهرام رادان اولین سیمرغ خود را برای بازی در فیلم شمعی در باد ساخته پوران درخشنده گرفت و جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن در کمال تعجب و برخلاف همه پیش بینی ها به گوهر خیراندیش برای فیلم رسم عاشق کشی رسید. در حالی که اکثر سینماگران و منتقدان معتقد بودند این جایزه باید به گلشیفته فراهانی برای بازی در فیلم اشک سرما اهدا می شده است. جایزه بهترین فیلم اول نیز به حمید نعمت الله برای فیلم موفق تحسین شده و دیدنی بوتیک رسید.
نمایی از فیلم «مهمان مامان» از داریوش مهرجوییشاید مهمترین فیلم جشنواره یکی از پر سر و صدا ترین و پر حاشیه ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران باشد. مارمولک کمدی متفاوت کمال تبریزی که رکورد بالاترین رای در انتخاب بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را به دست آورد و با ۹۳ درصد آرا موفق شد سیمرغ بلورین بهترین فیلم منتخب تماشاگران را از آن خود کند. اصغر فرهادی هم که در دوره قبل با فیلم رقص در غبار موفق به کسب جایزه ویژه هیئت داوران شده بود این بار با شهر زیبا در جشنواره حضور داشت که البته ناکام بود. فیلم گاوخونی به کارگردانی بهروز افخمی و به تهیه کنندگی علی معلم نیز که با تبلیغات و سر و صدای زیاد در جشنواره حاضر شده بود ، هیچ توفیقی به دست نیاورد و ناکام مطلق جشنواره نام گرفت.
فرهنگ سینما و تئاتر ۰ نفر برچسبها ناصر تقوایی پرویز شهبازی مسعود کیمیایی حمید نعمت الله جشنواره های فجر مهدی فتحی فریدون جیرانیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: ناصر تقوایی پرویز شهبازی مسعود کیمیایی حمید نعمت الله جشنواره های فجر مهدی فتحی فریدون جیرانی ناصر تقوایی پرویز شهبازی مسعود کیمیایی حمید نعمت الله جشنواره های فجر مهدی فتحی فریدون جیرانی بهترین فیلم و بهترین کارگردانی جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن بهترین فیلم از نگاه تماشاگران سیمرغ بلورین بهترین بازیگر جایزه ویژه هیئت داوران سیمرغ بلورین بهترین فیلم برای بازی در همین فیلم جایزه بهترین بازیگر بهترین فیلمنامه ابراهیم حاتمی کیا جایزه بهترین فیلم برای بازی در فیلم برای نخستین بار آن خود داریوش مهرجویی جشنواره بیست ساخته احمدرضا موفق شد جایزه آژانس شیشه ای برگزار گردید رضا میرکریمی آن خود دوره جشنواره سینمای ایران اصغر فرهادی جشنواره ای برای فیلم مهدی فتحی بین الملل نقش مکمل فیلم ها اهدا شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۸۹۳۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«معیشت»، پررنگترین دغدغه مردم در سال جدید
«در سالی که گذشت، با یکدستشدن هرچه تمامتر حاکمیت مواجه بودیم. منظور از یکدستشدن حاکمیت این است که امکان تضارب آرا، عقاید، بازخوردگرفتن از رفتارهای دولت و اصلاح آنها عملاً منتفی میشود. همین اتفاق منجر به شکلگیری یک جریان مونولوگ و تکصدایی در کشور میشود.»
به گزارش خبرآنلاین، این بخشی از گفتههای دکتر محمدعلی الستی، جامعهشناس ارتباطات و استاد دانشگاه است. او در ترسیم فضای کلی جامعه ایران در سال ۱۴۰۲ میگوید: «کلیت حاکم بر سال ۱۴۰۲، شامل «بازخوردناپذیرتر شدن» و «یکدست شدن» نظام و حاکمیت از یک سو و «فقیرترشدن» مردم و «از بین رفتن طبقه متوسط» از سوی دیگر بود. همین مسئله به طرق گوناگون سبب افزایش نارضایتی عمومی و برانگیختن اعتراض و مخالفت مردم شده و میشود.»
متن کامل این گفتگو را در ادامه میخوانید:
در صحبتهایتان به «تکصدا شدن» اشاره کردید؛ تکصدایی در یک جامعه چگونه نمود پیدا میکند؟
نظام نباید مقدس قلمداد بشود، چون در این صورت، امکان بازخوردگرفتن، رفع اشکالات و اصلاح آن منتفی میشود و این یعنی تکصدایی. در چنین شرایطی، اشکالات در جای خود میمانند و بهمرور به آسیب تبدیل میشوند. مجموعه و انباشت آسیبها نیز منجر به ایجاد بحران میشود.
بهنظر میرسد این اتفاق تازهای در کشور ما نیست، موافقید؟
بله، متأسفانه سالیان سال است که ما در کشورمان با این پدیده مواجهیم، اما این کلیت با یکدستشدن بیشتر حاکمیت امسال به اوج خودش رسید و امکان نقد، انتقادپذیری و بازخوردگرفتن از نظام کمتر شد.
یکدست شدن حاکمیت چه تأثیری بر جامعه و مردم دارد؟
به دلیل اینکه میان حاکمیت و مردم یک دیالکتیک برقرار است، این یکدستشدن بین مردم هم در حال ایجاد است. یعنی مردم با وجود تفاوت آرا و عقاید، چون در نارضایتی از وضع موجود، شرایط نامساعد اجتماع و اقتصاد با هم اتفاقنظر دارند، یک همگرایی بینشان اتفاق میافتد و آنها را یکدست میکند؛ یکدست برای بیان اعتراض و ابراز نارضایتی.
در این بین، تعدادی از اساتید دانشگاه هم تعلیق، اخراج و یا وادار به استعفا شدند. این تصمیم چطور جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد؟
اخراج و تعلیق بزرگان دانشگاه، ذاتاً بیاحترامی به مقام معلم و استاد است و خواه ناخواه سبب ضعیفشدن فضای آکادمیک میشود. تضعیف نهادهای آکادمیک نیز ضمن تأثیرگذاری منفی بر جامعه، فضای آموزشی را هم یکدست میکند و حتی میتواند جریان توسعه را به تعویق بیندازد. علاوه بر این، در چنین شرایطی فرصت مناظرهی علمی بی رودربایستی و نگاه منتقدانه در محیط یکدستِ آکادمیک از بین میرود و به دنبال آن، دریچههای اصلاح بسته میشود.
اعتراضات و بیان مطالبات در سال ۱۴۰۱ همراه با موجی از خشونت بود و ما سال پر التهابی را پشتسر گذاشتیم. بازتاب این موضوع در سال ۱۴۰۲ به چه نحو بود؟ چقدر به آن مطالبات توجه شد؟
ما یک مشکل کلی داریم؛ اینکه مردم ما هنوز عادت به تحلیل و قضاوت تحلیلگرانه در مورد پدیدهها ندارند. جنبش «زن، زندگی، آزادی» از جنبشهایی بود که در رهبری آن مشکلاتی دیده میشد و باید به آن پرداخت. وقتی یک جنبش، محور خود را زن، زندگی و آزادی قرار میدهد و به مطالبات طبقات مختلف جامعه توجهی نمیکند، طبیعتاً محکوم به شکست است.
جامعه ما مشکل مسکن، بیکاری، فقر و گرانی دارد؛ اینها مشکلات اساسی هستند. بعد در چنین شرایطی، جنبشی با این شعار و محوریت «حجاب اجباری» راه میافتد و طبیعی است که حمایت بسیاری از کارگران (اقشار ضعیف) را از دست بدهد؛ چرا که از طرفی قشر کارگر بیشتر دغدغه معیشت دارد و از طرف دیگر در بسیاری از مناطق تابوی حجاب وجود دارد و مردان روی حجاب زنان خانواده حساس هستند و امر حجاب را اجباری میدانند؛ بنابراین یکی از طبقات جامعه حمایت خود را از این جنبش دریغ میکند، زیرا میبیند مسئله کار و مسکن در این شعار جایی ندارد و فقط روی موضوع حجاب تمرکز شده است. در نتیجه این جنبش فراگیر و اپیدمیک نمیشود، در واقع محدود میشود و شکست میخورد. در یک جنبش همگانی، مطالبات باید واقعی، عینی و نیاز روزمره مردم باشد؛ در این شرایط میتوان امید داشت که تعاملی برای بهبود و اصلاح جامعه صورت بگیرد.
پیشبینی شما برای سال ۱۴۰۳ چیست؟ مهمترین دغدغه مردم چه خواهد بود؟
از نگاه من، دغدغه معیشت در سال پیشرو پررنگتر خواهد بود. وقتی سیرکردن شکم، دغدغه اول یک جامعه باشد، طبیعتاً نمیتوان آنطور که شایسته است، به توسعهی فرهنگی و فرهنگ توسعه پرداخت. فکر میکنم با ضعیفترشدن طبقه متوسط در سال جدید، فعالیت نهادهای مدنی مانند سازمانهای مردمنهاد، رسانههای مستقل، اتحادیههای صنفی، احزاب سیاسی و... که پل ارتباطی بین جامعه و حاکمیت هستند نیز تضعیف میشود. مجموعه این اتفاقات، بازخوردگرفتن و در پی آن اصلاح جامعه را ناممکن میسازد.